زمان جاری : چهارشنبه 17 اردیبهشت 1404 - 12:27 قبل از ظهر
نام کاربری : رمز عبور : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم


سلام دوست گرامی ؛
برای مشاهده انجمن با امکانات کامل ، می بايست
ثـبـت نـام کـنـیـد یا وارد شـویـد


کاربر گرامی کاربر گرامی ؛







تعداد بازدید 1736
نویسنده پیام
baharsalehi آفلاین





ارسال‌ها : 315
عضویت: 8 /6 /1391
محل زندگی: اهواز
سن: 26
تشکرها : 261
تشکر شده : 684
14 اردیبهشت روز جهانی خنده است

روز جهانــی خنـده را بهتــر بشناسید

اولین یک‌شنبه ماه می که از 14 سال قبل در تقویم جهانی جا باز کرده ، سالی یک بار اخم و اندوه را در تمام دنیا قدغن می‌کند!

اولین بار ، در سال 1998 بود که هندی‌ها تصمیم گرفتند زنجیره خنده راه بیندازند و جشن خنده را در بمبئی برگزار کنند ؛ مراسمی که دکتر مادان کاتاریا ، بنیانگذار حرکت یوگای خنده آن را به راه انداخت تا به قول خودش عاطفه‌ای مثبت را برای تغییر خویشتن افراد و تغییر جهان به شیوه‌ای صلح‌آمیز و مثبت به جریان درآورد. «مادان کاتاريا» یک پزشک هندی است که سالها قبل ، وقتی در حال تهیه مقاله‌ای درباره تأثیرات خنده‌درمانی بود ، وی تصمیم گرفت یک مرکز عمومی برای خنده راه‌اندازی کند. او صبح همان روز ایده‌اش را در پارک عملی کرد و به کسانی که در حال ورزش بودند ، گفت همزمان با هم شروع به خندیدن کنند ؛ پیشنهادی که خیلی ها آن را شوخی تلقی کردند اما وقتی پنج نفر از مردم با دکتر کاتاریا شروع به خندیدن کردند ، کم کم اولین باشگاه خنده تشکیل شد. این ایده آن قدر با استقبال مواجه شد که حالا بیشتر از 6000 باشگاه خنده در دنیا وجود دارد که شعار همه آنها برادری و دوستی از راه خنده است. این باشگاه ها در 10 سال گذشته پایشان به ایران هم باز شده و در بیشتر شهرهای بزرگ کشور شعبه دارند.

سال گذشته در 70 کشور جهان مردم با نیش باز و قهقهه راهی خیابان‌ها شدند تا روز جهانی خنده را جشن بگیرند.

بهانه خندیدن در باشگاه های خنده ایرانی شکلک و بازی و شعرهای کودکانه‌ای مثل «عموزنجيرباف» و «وروره جادو» است که حتی زنان و مردان سالمند را هم به خنده می‌اندازد. با این حال همین خندیدن هم از قانون مسری‌بودن تبعیت می‌کند و رهگذران پارک‌ها را به خنده می‌اندازد ؛ به همین دلیل هم بود که شهرداری تهران در دو سه سال گذشته ، این باشگاه ها را رواج داده و برنامه خنده درمانی جمعی را در فرهنگسراهایی مثل بانو ، ملل و سرو برگزار کرده است.

یوگای خنده‌ای که در این باشگاه ها آموزش داده می شود ، نوع بومی شده این تکنیک‌هاست که با حذف برخی حرکات و تغییر بعضی دیگر ، به یک سبک ایرانی تبدیل شده است. اما صرف‌نظر از تلاش‌های قابل تقدیری که برای شادکردن مردم در کشور صورت می‌گیرد ، سوال اینجاست که سهم مردم ایران از خنده در زندگی روزمره خود چقدر است؟ با وجود مشکلات مختلف اقتصادی و معیشتی و گرفتاری‌ها و مشغله‌های ذهنی مختلف که گریبان اکثریت مردم را گرفته ، خنده برای لب‌های اکثر مردم به یک غریبه تبدیل شده است. طبیعی است که در چنین شرایطی ، روز جهانی خنده هم در ایران ، نمود بارزی نداشته باشد و اغلب ایرانیان هم از وجود چنین روزی بی‌خبر باشند.

بیست و پنج دلیل برای خندیدن

۱) خنده چهره را شاداب و زیبا می‌کند.

۲) خنده عمر را طولانی می‌کند.

۳) خنده سن افراد را کمتر نشان می‌دهد. (قابل توجه خانم‌ها!)

۴) خنده رگ‌ها را گشاد می‌کند که در سلامتی مؤثر است.

۵) خنده با افزایش هورمون کورتیزول ایمنی بدن را در برابر بیماری‌ها زیاد می‌کند.

۶) خنده با شستن CO۲ از خون احساس مطلوبی ایجاد می‌کند.

۷) خنده کلسترول خون را کاهش می‌دهد.

۸) خنده گرفتن حمام اکسیژن است.

۹) خنده با افزایش هورمون سروتونین احساس سرخوشی ایجاد می‌کند.

۱۰) خنده با کاهش شمار ضربان قلب (HR) نقش مؤثری در سلامتی دارد.

۱۱) خنده تعادل ظرفیت هورمونی ایجاد می‌کند.

۱۲) خنده با شستن CO۲ از خون پوست را شاداب می‌کند.

۱۳) خنده از بیماری زخم معده و دوازدهه پیشگیری می‌کند.

۱۴) خنده نوعی ”دویدن بی‌حرکت“ است.

۱۵) خنده افراد چاق را لاغر می‌کند.

۱۶) خنده باعث می‌شود به دندان‌هایمان بیشتر توجه کنیم و در نظافت آنها بکوشیم.

۱۷) خنده چین و چروک صورت را از بین می‌برد.

۱۸)خنده با افزایش ترشح اندورفین از مغز باعث احساس سرخوشی می‌شود.

۱۹) خنده تحمل دردهای جسمانی را آسان‌تر می‌کند.

۲۰) خنده گرفتگی عضلانی را برطرف می‌کند.

۲۱) خنده باعث رفع خستگی می‌شود.

۲۲) خنده بر همه دستگاه‌های بدن اثر مثبت می‌گذارد.

۲۳) خنده ساده‌ترین روش برای پیشگیری از سرطان است.

۲۴) خنده بهترین ماساژ برای اندام‌های داخلی است.

۲۵) خنده بهترین پزشک انسان است.

5 راه خندیدن وقتی دنیا میخواد که ...

زندگی فوق العاده است! زندگی یک شاهکاره!

زندگی محشره! در حقیقت زندگی همه‌ی اینهاست. متأسفانه واقعیتی که هست ، زندگی می‌تواند لحظه به لحظه خرد کننده‌تر از آنی باشد که در موردش می‌گویند. اغلب اوقات این روزها خیلی عادی است اگه بخواهی گریه کنی!

غوطه ور شدن در یک دوره‌ی کوتاه خود‌خوری ایرادی ندارد. نکته اینجاست که این دوره باید کوتاه باشد. خودخوری بیش از اندازه، هیچ نتیجه‌ای ندارد.

وقتی برای تغییر وضعیت آماده هستید 5 راه هست جلوی پای شما. 5 راه برای اینکه بخندید وقتی دنیا میخواد که گریه کنید‍!

نکته: من در مورد تراژدی واقعی ، مثل وقتی که عزیزی از دست رفت ، صحبت نمی‌کنم. من در مورد مواقعی حرف می‌زنم که یک مهمانی خودخوری برای خودمان راه می‌اندازیم چون دلتنگ شدیم یا تنها موندیم یا یک ترفیع را از دست دادیم یا ...

یه نگاه به اطراف بندازین

حدس بزن چی شده است؟ زندگیت آنقدرها هم بد نیست. اگر الان داری این را می‌خوانی ، پس حتماً به کامپیوتر و اینترنت دسترسی داری. خودت می‌دانی برای میلیونها نفر در جهان ، چیزهای خیلی بدتری ممکنه وجودداشته باشد که ...

چند وقت قبل ، زمانی که وسط یک خودخوری کوچک بودم ، آخرین نظریات Randy Pausch را خواندم.

حکایت یک مرد 46 ساله بود ، با همسر و سه فرزندش که برایشان تشخیص بیماری لاعلاج سرطان داده شده بود. این داستان درس های زندگی فوق‌العاده‌ای دارد ، اما یکی از بزرگترین درس هایی که گرفتم ، آنی نبود که رندی به طور واضح در سخنرانیش گفته بود.

من پیش خودم فکر کردم: "wooow. زندگیم خیلی بد به نظر می‌رسه. خیلی بده. اما دست‌کم سرطان ندارم". ممکن است یک خورده بی‌رحمانه باشد اما من احساسی را داشتم که رندی میخواست آن را تقویت کند.

تراژدی‌های واقعی وجود دارد که می‌تواند به شما وارد شود. البته بیشتر اوقات مردم وقتشان را برای غصه خوردن روی چیزهایی تلف می کنند که تراژدی واقعی نیست. در مورد چیزهایی است که نهایتاً هیچ اهمیتی ندارند.

از عجایب روزگار این است که بیشتر مردمی که می‌شناسم ، آنهایی که با تراژدی‌های واقعی روبرو شدند ، با غرور با مشکل برخورد کردند و بهترین نتیجه را هم گرفتند. اینجاست که زندگی عجیب می‌شود ...

دفعه‌ی بعد که در مورد چیزهای کم‌اهمیت غمگین بودید، یک نگاه به اطراف بی‌اندازید. آدم های زیادی وجود دارند که وضعیتی خیلی بدتر از آن چیزی که شما احساس می‌کنید ، داشتند و به بهترین نحو از پسش بر‌آمدند. از این نمونه‌ها پیروی کنید و با چیزهایی که دارید خوش باشید.

سفر زمان به "یه روزی"

ببینید ، شما این حقیقت رو می‌دانید که در چند ماه آینده ، دقیقاً برمی‌گردید به همین الان و به خودتان می‌خندید که چقدر احمقانه عکس‌العمل نشان دادید. این یه حقیقت است. احتمالا قبل از این به خودتان گفتید: "یک روزی برمی‌گردیم و به این موضوع می خندیم". همین‌طور می‌دانید که در آینده چقدر خانواده و نزدیکان‌تان با آن شما را سوژه می‌کنند.

از مرحله‌ی غم و غصه عبور کنید و همین الان به آن بخندید. فقط تصور کنید که الان همان "یه روزی" است و فکر کنید که شمای آینده ، درباره آن به شمای الان چه خواهد گفت. من بعید می‌دانم شمای آینده کلمات آرامش‌بخشی مثل "به آینده نگاه کن. همه چی عالی میشه" را بگوید.

نه! شمای آینده خواهد گفت "هی ، آه و ناله رو تمومش کن. زندگی خیلی کوتاهه و هیچکس یا هیچ چی ارزش اونو نداره که براش گریه کنی".

تصور کنید آرنولد با تیپ و قیافه «ترمیناتور» بیاد و به عنوان «آینده شما» این‌ها را با آن لهجه اتریشی بامزه و تیپ و قیافه‌اش بگوید.

نیازی نیست این تصویر بامزه را به همه نشان بدهید. فقط یک لبخند کوچولو هم می‌تواند شما رو بخنداند و دورنمایی که لازم است رو بهتان بدهد.

قهقهه بزنید ، حتی بی‌دلیل!

این یکی‌ را خواهشاً توی خلوت انجام بدهید اما حتما امتحانش کنید. همین الان یک امتحانی کنید. فقط بلند بخندید. نه! نه! خنده ریز نه! یک قهقهه‌ی طولانی از ته دل. اگر کسی آمد توی اتاق می‌توانید بگویید یک مطلب خیلی بامزه از یک فتحی خواندم. چقدر این فتحی بامزه است ماشالله کنتور که ندارد!

از شوخی گذشته میدانم ممکن است سر سوزن احمقانه به نظر بیاد ، اما من قول میدهم که الان یک خورده بهتر شدید. درست است؟ دقیقاً دلایل فیزیولوژیکی و عصبیش را نمی‌دانم ، اما می‌دانم که خندیدن ، حال شما را بهبود می‌بخشد.

نسخه ی آبرومندانه و با تخفیفش یه لبخند ساده است ، به جای خندیدن. همان اثر را دارد و برای انجام دادن در جای عمومی یک کمی آسانتر است.

از گالاگر الگو بگیرید.

گالاگر کمدینی بود که جک‌های خیلی بدی می‌گفت ، اما برای برخی دلایل ناشناخته ، کاملا در کارش موفق بود. او کارهای زیادی برای انجام دادن در برنامه‌اش داشت ولی بزرگترین قسمت از کارش خرد کردن میوه با یه پتک بسیار بزرگ بود.

من پیشنهاد نمی‌کنم هندوانه خرد کنید اما توصیه می‌کنم که سعی کنید خوشمزگی مخصوص به خودتان را داشته باشید ، حتی وقت‌هایی که آن احساس را ندارید.

یک حقیقتی وجود دارد: برای ساختن جک ، مجبور هستید به دنبال چیزهای بامزه باشید. وقتی دنبالش هستید ، پیدایش می کنید و هر وقت پیدایش کردید ، اولین قدم به سوی «خندیدن به جای زار زدن» را برداشتید.

وقتی ناراحت هستید ، قول بدید دنبال شوخی بگردید. یه راه ساده برای انجام دادن این کار این است که عادت کنید از خودتان بپرسید "چه چیز خنده داری در این مورد وجود داره؟" ممکن است همیشه به جواب نرسید ، اما سعی کردید که مغزتان دنبال یک چیز بامزه بگردد.

عین گالاگر ، حتماً نیاز ندارید که هر حرفی می‌زنید خیلی هم بامزه باشد. شما جک‌تان را بسازید. خنده خودش می‌آید.

بپرید وسط یه خروار هرهر ، کرکر!

عجیب است اما انسان‌هایی که غمگین هستند دوست دارند یک سری کارهایی را انجام بدهند که توی غم و غصه بمانند!!

آنها فیلم‌های اشک‌انگیز نگاه می کنند ، به عکس‌های غمناک زل می‌زنند و موسیقی‌های غم‌انگیز گوش می‌کنند که آدم سالم را هم غمگین می‌کند.

وقتی شما وسط این پروسه هستید و دارید این کارها را انجام می‌دهید به نظرتان می‌رسد که دارید یک کار درست انجام می‌دهید اما هر ناظر بیرونی به راحتی می‌تواند به شما بگوید که توی یک وضعیت تأسف برانگیز گیر افتادید.

با قفل کردن روی چیزهای شاد و خنده‌دار از این وضعیت خلاص شوید. فیلم و شوهای تلویزیونی خنده‌دار ببینید. با افراد شوخ معاشرت کنید. کمدی‌های حمید ماهی صفت را برای همین وقت‌ها می‌سازند دیگر! این باعث یک تغییر دورنمای زیبا می شود که حتی انتظارش رو هم نداشتید.

اگر موارد بالا مؤثر نبود چه؟

در این صورت دیگر تمرین کردن را متوقف کنید. باز بروید و به یک موجود بدعنق تبدیل بشوید. یک موجود ترحم‌ برانگیز. چندین سال بعد هم به خاطر روزهایی که می‌توانست معرکه باشد و از دستش دادید خودتان را سرزنش کنید. چند سال هم بعد به فرزندان‌تان بگویید ما نسل سوخته بودیم و غم و غصه یقه‌مان را گرفته بود و از این حرف‌ها!

ولی اگر فکر می‌کنید کاری هست که حال‌تان را بهتر می‌کند از خودتان دریغ نکنید. مثلا داد و هوار بکشید البته نه سر کسی. بروید تو بیابان 6 ساعت جیغ بکشید تا خالی بشوید. یک نامه پر از عصبانیت بنویسید ولی هیچ وقت به فکر ارسال کردنش نباشید. بروید به یک کیسه شنی مشت بزنید. ورزش هم هست و برای سلامتی خوب است.

توجه داشته باشید که بدخلقی فیزیکی و لفظی روی موضوع عصبانیت‌تان وارد نکنید. شما کار خودتان را انجام بدهید. بدخلقی و ناراحتی خودش از وجودتان می‌رود بیرون!

سالها پیش یک ماهی بود که خودم را اذیت می‌کردم. یک جایی تصمیم گرفتم دیگر وقتش است که از این حالت خارج بشوم ، پریدم روی تردمیل. موضوع اینه که من از دویدن متنفرم و اصلا دست به دویدنم خوب نیست. اگر بتوانم برای 20 دقیقه با تمرکز بدوم می‌تواند مؤثر باشد.

این روزها تردمیل را روشن می کنم و شروع می‌کنم به دویدن و تمام احساسم و فکرم را روی دویدن متمرکز می‌کنم. بعد از 45 دقیقه ، خسته که شدم ، احساس می کنم بهتر از همه‌ی وقت‌های هفته‌های اخیر هستم.

خود من خیلی دوست دارم یک سر بروم بانجی‌جامپینگ ولی خوب اعتراف می‌کنم می‌ترسم.

دقت کنید که کارهای احمقانه‌ای نکنید و به خودتان آسیب نرسانید ، اما امتحانش کنید. وقتی انجامش دادید ، دوش بگیرید و یه فیلم خنده‌دار نگاه کنید ...

دفعه‌ی بعد که گرفتار ناراحتی‌های الکی شدید ، یکی یا چند تا از این تکنیک‌ها را امتحان کنید.

در هر لحظه از روز ، شما فقط یک انتخاب دارید. بخندید یا گریه کنید. زندگی خیلی کوتاه‌تر از این حرف‌هاست که بخواهید با گریه به پایان برسانیدش. حیفی به خدا!


امضا :
در نبرد بین انسان های سخت و روزهای سخت
این انسان های سخت هستند که می مانند
نه روزهای سخت.
یکشنبه 14 اردیبهشت 1393 - 13:43
ارسال پیام خصوصی نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده: 2 کاربر از baharsalehi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: admin & linda &
برای نمایش پاسخ جدید نیازی به رفرش (تازه سازی) صفحه نیست ، برای این کار روی تازه سازی پاسخ ها کلیک نمایید !
پرش به انجمن :


تماس با ما | 14 اردیبهشت روز جهانی خنده است | پیوند سایتی RSS | بازگشت به بالا